به گزارش مشرق، وبیناری با موضوع «دینداری اجتماعی در رمضان کرونایی» با حضور حجتالاسلام پارسانیا و تقی آزادارمکی و با حضور جمعی از صاحبنظران و علاقهمندان به همت گروه مطالعات فرهنگی-اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دانشگاه باقرالعلوم (ع)و پژوهشکده مطالعات اسلامی و تبلیغ باقرالعلوم (ع)برگزار شد.
تعطیلی مناسک برای گروههای دیندار مشکل ایجاد کرده است
ابتدا آزادارمکی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تعطیلی مناسک عمومی در کشور را موجب مشکلات عدیدهای برای اعتبار و بقای دینداری و نیز گروههای مرجع دیندار در ایران کنونی دانست. وی با قائلشدن نقش محوری در شکلدهی هویت جامعه ایرانی برای روشنفکران در ایام مشروطه و سپس تحویل این نقش محوری به علمای حوزههای علمیه در زمان قبل از انقلاب اسلامی و اندکی پس از آن و نهایتاً تصاحب این نقش محوری خصوصاً در دهه اخیر از سوی قشری که میتوان آن را جامعه مداحان نامید، نیاز عمده این قشر اخیر و عمده متدینان مرتبط با این قشر را در شکلگیری ارتباطات احساسی و چهره به چهره برای هویتیابی دانست.
وی در واقع از سه جمهوری اسلامی سخن گفت؛ جمهوری اسلامی دوم را جمهوری اسلامی علما با کنشهای سنتی و معهود و جمهوری اسلامی سوم و اخیر را با کنشهای جامعه مداحان که در قالب اجتماعات و مراسمات بزرگ مذهبی همبسته است، مرتبط دانست.
وی گفت: در شرایطی که کرونا باعث کاهش ارتباطات و تعطیلی مناسک اجتماعی دیندارانه به شکل شدید شده است، عملاً این جامعه مداحان و مرتبطان با آن دچار مشکل هویتی شده که حتی بر نقش و پایگاه اجتماعی سایر اقشار دیندار مانند حلقههای علمایی هم تأثیر سوء خواهد گذاشت.
وی از منظری دیگر به تبار هویت جامعه ایرانی که شیعی و وابسته به آیینهای ماه محرم است، اشاره کرده و بیان کرد حتی ماه رمضان و شبهای قدرش نیاز این جامعه به روابط شدید عاطفی و ارتباطی را نمیتواند تأمین کند و برای آن کافی نخواهد بود زیرا ماه رمضان در بستر سنتی نوعاً فردی و خانوادگی است و کرونا از این منظر آسیبی به ماه رمضان نخواهد زد؛ در عین اینکه نیاز قشر مورد بحث را به ارتباطات شدیدش برآورده نخواهد کرد. به این ترتیب نوعی حس نوستالژیک پاسخنیافته در میان دینداران این جمهوری سوم شکل خواهد گرفت که عملاً مشکل هویتیابی را دوچندان خواهد کرد. درنتیجه با افول دینداری در این بخش مرکزی، اعتبار دینداری در سایر حلقههای دینداری بعدی یا تابع یا در حاشیه هم دچار مشکلات جدی خواهد شد.
به عبارت دیگر آنچه دینداری امروز ایران و جمهوری اسلامی را شکل داده است، همین بخش و قشر با همین نوع بروزات و کنشهاست و عملاً افت این ارتباطات برونگرایانه و احساسی و ارتباطی، اصل دینداری عمومی را دچار خدشه خواهد کرد.
دینداری نباید به مناسک فروکاسته شود
در ارائه بعدی، حجتالاسلام پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن اشاره به نگرانیها و مسائل مطرح از سوی آزادارمکی بر این نکات تأکید کرد که نباید دینداری به سویه مناسک و آیینهای بیرونی آن فروکاسته شود بلکه نسبت آن با باطن دینداری هم باید دیده شود. به علاوه وی به زایش این باطن و ایجاد آیینها و فعالیتهای نوین اجتماعی مبتنی بر دین و لزوم مشاهده آن در این ایام کرونایی اشاره کرد؛ امری که نمونه قبلی آن را در کنشهای گسترده دیندارانه در پشتیبانی از جنگ تحمیلی میتوان سراغ گرفت.
وی در عین حال افزود در گذشته هم هسته اسلام سنتی توسط علما بر مراسمات و آیینهای نوپدید اشراف داشته و انحرافات آن را کنترل کرده است و چنین نیست که مناسک نوپدید ارتباطی با دینداری عالمان نداشته باشد. از منظر دیگر پدیدهای مانند تقیه نشان میدهد که باوجود از دسترس خارج شدن مناسک مورد قبول دین در شرایط تقیه بازهم امکان حفظ دین وجود دارد و تحلیل این همه در شرایطی است که توجه شود دین و دینداری نباید به ظاهر و لایه مناسکی دین کاسته شود.
در مقابل این روایت، آزادارمکی ناظر به نکته دوم مطرحشده از سوی حجتالاسلام پارسانیا، بر این مطلب تأکید کرد که حیات عقلانی و معرفتی از منظر فیلسوفان چیزی نیست که دینداری عمومی را به پیش برد. در مقام پاسخ حجتالاسلام پارسانیا ضمن پذیرش گرم بودن و حتی شروع دینداری عمومی از نقطههای احساسی و عاطفی بیان کرد که منظور از لایههای باطنی و عقلانی نه تبیینی است که نظامهای فلسفی بعدی از ماهیت و هویت دین عرضه میکنند بلکه این خود دیندار است که با لایههای معنایی عمیقتر و عقلیتر و معرفتی دین درگیر میشود. در عین حال در ادامه بحث، آزادارمکی تصریح کرد که کرونا باعث احیای کارکرد فضای سنتی که فضای خدمت به عموم مردم بوده، شده است؛ علمای دین در گذشته مشغول رسیدگی به همه اقشار عمومی حتی افراد دچار مشکلات اخلاقی و نیز نیازمندان بودهاند و این امر با کرونا مجدداً در حال احیاست اما بازهم تأکید کرد آنچه رخ داده این است که عملاً جمهوری اسلامی به معنای سوم و دینداری مرتبط با آن را در معرض خطر قرار داده و در این شرایط امکان بازتعریف و احیای مناسک مرتبط با این دینداری که به نوعی دینداری مرکزی در 20ساله اخیر بوده، در ابهام و دچار معضلات عدیده است.
در ادامه جلسه در مقام پرسش و پاسخ حضار با اساتید، امکان استفاده از ظرفیت فضای مجازی برای دینداری مطرح شد. در پاسخ، آزادارمکی دنیای مجازی را دنیای اطلاعات و نه دنیای معرفت و آگاهی معرفی کرد و برای آن ظرفیت چندانی در تقویت دینداری شناسایی نکرد بلکه دینداری متکی بر فضای مجازی را به واسطه فردگرایی برآمده از آن، مستعد زایش نوعی سکولاریسم رادیکال دانست؛ اما پارسانیا با اشاره بهاینکه آنچه ما دنیای واقعی میدانیم از منظری دقیق هم ممکن است دنیایی اعتباری باشد، چنانکه مفهوم وجوب هجرت برای مؤمن در شرایطی که محیط به ظاهر واقعی مانع دینداری است؛ نشان میدهد از منظر دینداری خود این محیط میتواند کارکردهای مقابل دینداری داشته باشد و همواره همراه دینداری نیست.
به علاوه خود دنیای مجازی بهواسطه نوع آثارش یک واقعیت است؛ بله دنیای مجازی کنونی همان رویکردهایی را که جناب آقای دکتر ارمکی میگویند دارد و بر آن مسیر میرود اما نکته مهم این است که از یکسو دینداران در ساخت این دنیای مجازی مشارکت فعال نداشتهاند و لذا به نحو قاطع نمیتوان حکم کرد که دنیای مجازی ظرفیت بهرهمندی در مسیر دینداری را ندارد و حال آنکه هماکنون شواهدی وجود دارد که حتی آن بخش مورد پسند جناب آقای دکتر ارمکی یعنی فعالیتهای علمایی که آن را سنتی و مرتبط با دینداری واقعی میدانند مانند دروس حوزوی در شرایط کرونایی در همین بستر در جریان است. به علاوه اگر دینداران به واسطه اینکه دینداری را در فضای مجازی غیرمقدور میدانند، این فضا را رها کنند، طبعاً این فضا حیات دینداران را رها نخواهد کرد.
*صبح نو